ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
استاد فیزیک ۲ ما یه استاد جا افتاده و تقریبا مسنی بود…
به ندرت شوخی میکرد ولی همه دوستش داشتن.
یه بار سرکلاس وسط درسش یه چیزی رو اشتباه گفت بنده خدا…
تا آخرای کلاس یه پسر بی مزه هی داشت نچ نچ میکرد می رفت رو مخ همه…
این شد که استاد موجه ما یهو برگشت با خونسردی تمام گفت:
کیه داره باباشو صدا میکنه؟!؟
چه یکدست و مرتب بود باران
دلی از غم لبالب بود باران
رها، یک ریز، با احساس، انگار
دو قطره اشکِ زینب بود باران
چندعکسی گرفتم ازمراسم محرم امسال نهادیم تا شما دوستان نیز ببیند.باشد که خوشتان آید
بقیه ادامه مطلب...