برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

برق-قدرت

دانشجویان کارشناسی پیوسته برق-قدرت ورودی 90 دانشگاه فیض

مادر...


عشق های رژلبی و موهای سیخ سیخی
مارو تا سقف اتاقمون هم نمیرسونه چه برسه به آرزوهامون

عشق واقعی مادر هست و بس ♥

آیا کاربرد کلیدهای F1 تا F12 کیبورد را میدانید ؟


کلید تابعی F1 :
کلید تابعی F1 ، در بیشتر برنامه ها پنجره help یا کمک را برای توضیح بیشتر در مورد نرم افزاری که در حال کار با آن هستید باز می کند و اطلاعاتی را در اختیار شما قرار میدهد .
در ویندوز ، کلید win به علاوه F1 ، پنجره پشتیبانی مایکروسافت نمایش داده می شود . برای مثال نحوه نصب و راه اندازی پرینتر یا کامپیوتر که اطلاعات تکمیلی آن را می توانید بعد از باز شدن صفحه مشاهده کنید .
در بعضی از مدل های مادر بوردها با کلید تابعی F1 به تنظیمات بایوس وارد می شوید که این کلید بیشتر در لپ تاپ ها کاربرد دارد .
در نرم افزار هایی خانواده آفیس ، با زدن کلید Ctrl و F1 می توانید زیر منو ها را باز کنید و ببندید .

ادامه مطلب ...

داستان های کوتاه استاد و دانشجو


استاد فیزیک ۲ ما یه استاد جا افتاده و تقریبا مسنی بود…

به ندرت شوخی میکرد ولی همه دوستش داشتن.

یه بار سرکلاس وسط درسش یه چیزی رو اشتباه گفت بنده خدا…

تا آخرای کلاس یه پسر بی مزه هی داشت نچ نچ میکرد می رفت رو مخ همه…

این شد که استاد موجه ما یهو برگشت با خونسردی تمام گفت:

کیه داره باباشو صدا میکنه؟!؟ 

ادامه مطلب ...

نتیجه یه عمر برق خوندن و آشنایی با قطعات


البته پیش بینی میشه که فارغ التحصیلان فیض بتونن علمشونو در این حد به تصویر بکشن....

دیالوگ ماندگار و زیبای آقای همساده !!



دیالوگ ماندگار و زیبای آقای همساده !!
.
.
.
.
.
.
.


.
آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد
حرف زدیم جنگ شد
راه رفتیم کودتا شد
رفتیم مدرسه جنگ تموم شد
درس خوندیم, هی نظاموی آموزشی عوض شد
رفتیم دانشگو ,کنکور ول شد
رفتیم سربازی, معافیت آزاد شد
رفتیم سرکار, مملکت تحریم شد
خواستیم ازدواج کنیم, طلا گرون شد
گفتیم بریم خارج, پاسپورتمون دی پرت شد،
الانم اینترپل دنبالمونه هه هه هه هه یعنی داغونمااا،
له لهم آقو !
با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم
مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد…

یعنی برج میلاد 500 میلیون دلاری یک اشتباه بزرگ بوده!!!!؟؟؟؟

  

 

دوستی داشتم که مهندس پروژه برج میلاد بود. همیشه راجع به این پروژه موقع ساختش 

   با آب وتاب صحبت میکرد و من هم که حوصله اش رو نداشتم فقط بهش نگاه میکردم و 

  سرمو برای تایید تکون میدادم ولی توی فکر خودم بودم.یه روز دیدمش که خیلی ناراحت  

 بود. ازش پرسیدم که چی شده که شروع کرد به تعریف کردن. گفت: " امروز یه چی...  

ادامه مطلب ...