ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
هر که تشویش سر زلف پریشان تو دید
تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست...
پ.ن2: برای هشتم مهر ماه، سالروز بزرگداشت مولوی، شاعری که ترک ها به راحتی و بدون جنگ و خونریزی و فقط با عدم کفایت مسئولین ما، دارن به عنوان شاعر خودشون به جهان معرفی میکنن و استفاده هاشون رو میبرن...
من نشستم ز طلب وین دل پیچان ننشست
همه رفتند و نشستند و دمی جان ننشست
هر که استاد به کاری بنشست آخر کار
کار آن دارد آن کز طلب آن ننشست
هر که او نعره تسبیح جماد تو شنید
تا نبردش به سراپرده سبحان ننشست
تا سلیمان به جهان مهر هوایت ننمود
بر سر اوج هوا تخت سلیمان ننشست
هر که تشویش سر زلف پریشان تو دید
تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست
هر که در خواب خیال لب خندان تو دید
خواب از او رفت و خیال لب خندان ننشست
ترشیهای تو صفرای رهی را ننشاند
وز علاج سر سودای فراوان ننشست
هر که را بوی گلستان وصال تو رسید
همچنین رقص کنان تا به گلستان ننشست
توف به این روزگار نامرد تر از این روزگار ندیدم خیلی نامرده اینقده نامرده که هر چی مرده نامرد می کنه هر چی نامردهم هست مرد این تودلم بود خواستم بگم
خب تو مرد نیسی چرا؟ تو که نامردتر و بی هویت تری که با اسم دیگران نظر میدی و ناسزا نوشتی برای مطالب دیگران.
یه ذره شخصیت داشته باش و جرات و با اسم واقعیت نظربده آقای کنترلی